گفتاردرمانی  و روان شناسی بالینی علی کشمیری

گفتاردرمانی و روان شناسی بالینی علی کشمیری

کاشمر - امام 5 ؛ تلفن : 320 47 552 - 42 666 552
گفتاردرمانی  و روان شناسی بالینی علی کشمیری

گفتاردرمانی و روان شناسی بالینی علی کشمیری

کاشمر - امام 5 ؛ تلفن : 320 47 552 - 42 666 552

عمده ترین دلایل اجتماعی خودکشی در افراد متاهل

خودکشی را می توان به عنوان اقدامی آگاهانه در آزار خود، که به مرگ منتهی می شود تعریف نمود. سال هاست که خودکشی به عنوان یک فوریت مهم روان پزشکی مورد توجه محققان قرار گرفته است. پدیده خودکشی در جهان به عنوان یک مشکل روزافزون اهمیت خاصی را به خود اختصاص داده است(1).


 تعریف خودکشی

خودکشی را می توان به عنوان اقدامی آگاهانه در آزار خود، که به مرگ منتهی می شود تعریف نمود. سال هاست که خودکشی به عنوان یک فوریت مهم روان پزشکی مورد توجه محققان قرار گرفته است. پدیده خودکشی در جهان به عنوان یک مشکل روزافزون اهمیت خاصی را به خود اختصاص داده است(1). خودکشی عملی اتفاقی و بی معنا نیست بلکه راهی برای رها شدن از یک مشکل و یا بحران است که شخص را به طور شدید رنج می دهد(6). اکثر کسانی که گرایش به خودکشی دارند، در اصل نمی خواهند بمیرند، آن ها صرفا می خواهند به درد و رنج شان( واقعی یا خیالی) پایان دهند و به عبارتی، نیازمند کمک هستند(3).


شیوع خودکشی

 بر اساس تخمین های سازمان بهداشت جهانی(WHO) نزدیک به 850 هزار مرگ ناشی از خودکشی در سال 2000 میلادی در سرتاسر جهان رخ داده است. این در حالی است که تخمین زده می شود که در سال 2020 میلادی به طور متوسط در هر بیست ثانیه یک مرگ ناشی از خودکشی اتفاق می افتد(1). در ایالات متحده امریکا، خودکشی هشتمین علت مرگ و میر و سومین علت مرگ در فاصله سنی 14 تا 25 سال می باشد(2).

 بر اساس داده های 53 کشور در سال 1996 میزان شیوع استاندارد شده خودکشی با توجه به سن، 15/1 مورد در هر صد هزار نفر بوده، این میزان در مردان 24 نفر در هر صدهزار نفر و در زنان 6/8 در هر صد هزار نفر گزارش شده است(1).


کشورهای اسکاندیناوی، آلمان، اروپای شرقی، استرالیا و ژاپن( موسوم به کمربند خودکشی) با 25 در صدهزار نفر در سال بیشترین و کشورهای اسپانیا، ایتالیا، هلند و مصر با 10 در  صد هزار نفر در سال رتبه های پایین خودکشی را به خود اختصاص داده اند(2).


خودکشی در اغلب کشورهای مسلمان پایین می باشد، برای مثال در کویت میزان خودکشی نزدیک به 0/1 در صد هزار نفر و در ترکیه و پاکستان نیز کمتر از 5 در صد هزار نفر گزارش شده است(2).


اگرچه میزان خودکشی در ایران ، در مقایسه با سایر کشورهای پیشرفته صنعتی بسیار کم است ولی بررسی های انجام شده در دو دهه اخیر نشان داده که این معضل و اقدام به آن به خصوص در استان های همدان، لرستان، ایلام و کرمانشاه رو به افزایش است(1). در ایران خودکشی از بیشتر کشورهای دنیا به ویژه جوامع غربی پایین تر، ولی بالاتر از سایر کشورهای منطقه خاورمیانه است. ایران از نظر رتبه جهانی خودکشی در رتبه 58 ام قرار دارد (2).


خودکشی در بین همه طبقات جمعیتی رخ می دهد، ولی زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی می نمایند؛ در صورتی که خودکشی منجر به مرگ در مردان بیشتر از زنان است(2). در مطالعه ای که شمس علیزاده و همکاران در استان کردستان انجام دادند، نتایج نشان داد 71/1 درصد اقدام کنندگان به خودکشی را زنان و 28/9 درصد را مردان تشکیل می دادند(1). خودکشی یک نوع خشونت مخرب است که بیشترین قربانیان آن را زنان تشکیل می دهند(6). میزان اقدام به خودکشی در زنان 3 برابر مردان است ولی میزان موفقیت در مردان 4 برابر زنان می باشد. میزان اقدام به خودکشی در زنان 3/4 نفر به ازای هر 100000 زن می باشد که 0/5 % کل مرگ و میر زنان را شامل می گردد. خودکشی در زنان بیوه، مطلقه و دارای وضعیت اقتصادی نامناسب، بیشتر است(6).


علل خودکشی

در تحقیقات، عوامل متعددی از جمله سن، جنس، نژاد، مذهب، تاهل، شغل، بیماری های روانپزشکی، بیماری های جسمی، سوء مصرف مواد و اختلالات شخصیتی به عنوان ریسک فاکتورهای اقدام به خودکشی مورد توجه قرار گرفته اند. خودکشی بانیازهای برآورده نشده، احساس یاس و درماندگی، تعارض های دوگانه در زندگی و فشار روانی غیر قابل تحمل رابطه مستقیم دارد(6).


 در منابع مختلف، متداول ترین عوامل خطرانگیز برای خودکشی عبارتند از اختلالات روانی و اقدام به خودکشی قبلی، اختلال های افسردگی 80% از 95% اختلال های روانی قابل تشخیص در مرتکب شوندگان یا اقدام کنندگان خودکشی را شامل می شوند(3).


اختلالات روانی، اختلافات خانوادگی، تاریخچه ای از آزار و اذیت، دسترسی به سلاح گرم و سابقه اقدام به خودکشی در گذشته مهم ترین عوامل خطر در اقدام به خودکشی در بین جامعه آمریکایی است(2).


در نوجوانان چینی ارتباط خانوادگی ضعیف و در نیکاراگویه مشکل ارتباطی و دعوای والدین از جمله عوامل افکار و اقدام به خودکشی هستند. در مطالعه لینهان و همکاران آمده است که در 39 تا 90 درصد افراد گروه نمونه مورد بررسی، سابقه اقدام قبلی به خودکشی وجود دارد. در یافته های پژوهش شاکری و همکاران، افراد اقدام کننده به خودکشی بیش از افراد گروه گواه دارای ویژگی های شخصیتی درون گرایی ، روان آزرده گرایی و روان گسسته گرایی هستند(3).


حیدری پهلوان در بررسی متغیرهای روانی – اجتماعی مرتبط با اقدام کنندگان به خودکشی گزارش کرد که 7/82 درصد از اقدام کنندگان به خودکشی مبتلا به درجاتی از افسردگی خفیف تا شدید بودند و مهم ترین دلایل اقدام به خودکشی مسایل و درگیری های خانوادگی، ناراحتی روانی، بیکاری و مشکلات اقتصادی بوده است. مطالعه مولوی و همکاران نیز نشان داد که اختلاف با همسر(33/9  درصد) و اختلاف با والدین(17/4  درصد) از شایع ترین علل اقدام به خودکشی می باشد(2).


اثرسوء مصرف مواد بر خودکشی

مطالعات انجام شده بر روی افرادی که اقدام به خودکشی داشته اند نشان داده که بین 19 تا 63 درصد آن ها مبتلا به یکی از انواع اختلال های مرتبط با مواد می باشند. همچنین آمارهای مربوط به خودکشی در ایران نیز نشان می دهد سوء مصرف مواد با نسبت 54% به عنوان دومین اختلال شایع در افراد با سابقه اقدام به خودکشی یا خودکشی کامل به حساب می آید. مصرف مواد احتمال اقدام به خودکشی را بیشتر می کند و همچنین سوء مصرف و وابستگی به مواد یکی از عوامل مهم خطر اقدام به خودکشی می باشند(4).


اثر اختلالات شخصیت بر خودکشی

براساس پژوهش ها ، اختلال شخصیت دسته یک و دو و اختلال شخصیت وابسته از دسته سه با اقدام به خودکشی، ارتباط معنادار دارند و خطر خودکشی و اقدام به خودکشی در بیماران دچار این اختلالات بیشتر است. بر اساس بررسی های دیگر، یک سوم قربانیان خودکشی دارای معیارهای اختلالات شخصیت از جمله مرزی، خودشیفته و افسرده هستند  و نمرات بالایی در اختلال شخصیت نمایشی، اجتنابی و وابسته کسب می کنند. همچنین در برخی پژوهش ها رابطه اختلال شخصیت مرزی و ضد اجتماعی  با اقدام به خودکشی به اثبات رسیده است. در ایران نیز نشان داده شده که دانشجویان اقدام کننده به خودکشی در علایم اختلال شخصیت اجتنابی، ضد اجتماعی، مرزی، اسکیزوتایپی، پارانویید، خودشیفته، منفی گرا، و آزارطلب، نمره بیشتری کسب نموده اند(5).


سایر ویژگی های خطرآفرین

تعدادی از تحقیقات نشان می دهد افرادی که دست به خودکشی می زنند دارای 5 مشخصه عمده می باشند: مشکلات عمده با همسر، وجود یک فرد جدید در زندگی( همسر دوم)، وجود بیماری در یکی از اعضای خانواده، وجود یک بیماری شدید جسمی در فرد و شکست عاطفی. همچنین افرادی که اقدام به خودکشی می کنند دارای سابقه مشکلات مزمن در ارتباط با ازدواج، فرزندان، شغل، مسایل مالی، مسایل بهداشتی و اعتیاد هستند. به طور کلی مشکلات مزمن اجتماعی همچون اختلافات زناشویی، طلاق، بیکاری، خانواده های پرجمعیت، بدهی و سابقه زندان در میان افرادی که دست به خودکشی می زنند شایع است(6).


ضرغامی و خلیلیان در تحقیقات خود در مازندران به این نتیجه رسیدند که علل اصلی اقدام به خودکشی در 92% موارد مشکلات زناشویی، 11/9 % مشکلات خانوادگی، 9/4 % شکست های عاطفی بود(همان).


در مطالعه مقصودی و همکاران در تبریز، ضرغامی و خلیلیان در مازندران، گرهی و همکاران در کردستان، سادات در لرستان مشکلات زناشویی همچون خشونت و اعتیاد شوهر، چند همسری، تفاوت سنی زوجین، عدم تفاهم با شوهر و حساسیت شدید در مقابل طلاق، مهم ترین علت خودکشی زنان عنوان شدند(همان).


رفتار خودکشی را می توان در نتیجه تعامل پیچیده عوامل پزشکی – اجتماعی و خانوادگی یافت. از جمله تغییرات اجتماعی که ممکن است با خودکشی در ارتباط باشند را می توان عدم ثبات خانواده، اختلافات زناشویی و طلاق، فقر و بیکاری دانست(7).


بررسی ها نشان داده اند که علل اقدام به خودکشی متفاوت بوده و می توان آن را در سه حیطه بیماری های روانی، مسایل اجتماعی و جسمی جای داد. در هر حیطه دلایل مختلفی را می توان ذکر کرد. در حیطه اجتماعی، مسایلی چون مشکلات خانوادگی و اقتصادی، شکست تحصیلی، مشکلات زناشویی بین همسران و مسایل عاطفی نسبت به جنس مخالف در جوان ترها جلب توجه می کند. لازم است تاکید کنیم، احتمالا کلیه دلایل اجتماعی منجر به خودکشی با یکدیگر اثر متقابل قابل توجهی دارند و از سوی دیگر، روی هم افتادگی زیادی بین این نوع متغیرها وجود دارد. به عنوان مثال مشکلات اقتصادی می توانند دلیلی برای درگیری های خانوادگی و مسایل عاطفی بین دو جنس باشد یا تمامی این مسایل باعث افزایش بیماری های روانی در ابتدای زندگی یا در جوانی شود که نهایتا به اقدام به خودکشی منجر شود(همان).


با توجه به یافته های پژوهش نظر زاده و همکاران( 1391)  می توان نتیجه گرفت که شایع ترین علت اجتماعی خودکشی در طی دو دهه اخیر در کشور، درگیری های خانوادگی و سپس مشکلات زناشویی در افراد متاهل می باشد. از این رو با انجام مداخله و تهیه برنامه های آموزشی و مشاوره مناسب با فرهنگ مردم هر منطقه می توان میزان بروز خودکشی در جامعه را کاهش داد و با توجه به شیوع بالای مشکلات روانی همچون افسردگی در کشور، و رابطه شناخته شده خودکشی و اختلالات روانی همچون افسردگی ، توصیه به غربالگری افراد در معرض خطر برای پیشگیری از این مشکل بهداشت عمومی داریم (همان).


منابع

1) فصلنامه دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان، سال پنجم، شماره اول و دوم، پاییز و زمستان 1389، ص 39
2) مجله تحقیقات علوم رفتاری، دوره 10، شماره 1، 1391، ص 51
3) مجله طب نظامی، دوره 14، شماره 2،تابستان 1391، ص 100
4) مجله علمی پزشکی قانونی/ دوره 19، شماره 4 و 1، زمستان 91 و بهار 92، ص 205
5) دوماهنامه علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، سال شانزدهم، شماره چهارم، مهر و آبان 1391، ص 330
6) مجله دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران(حیات)، دوره 12، شماره 1، بهار 1385، ص47، 48 و 51
7) مجله پژوهشی حکیم، دوره پانزدهم، شماره چهارم، زمستان 1391، ص53 و  60