گفتاردرمانی  و روان شناسی بالینی علی کشمیری

گفتاردرمانی و روان شناسی بالینی علی کشمیری

کاشمر - امام 5 ؛ تلفن : 320 47 552 - 42 666 552
گفتاردرمانی  و روان شناسی بالینی علی کشمیری

گفتاردرمانی و روان شناسی بالینی علی کشمیری

کاشمر - امام 5 ؛ تلفن : 320 47 552 - 42 666 552

تاثیر نوع سبک فرزندپروری والدین بر نوع رفتار فرزندان

درصد قابل  توجهی از افرادی که به مراکز مشاوره و کلینیک های روان شناسی بالینی مراجعه می کنند، والدینی هستند که در ارتباط با فرزندان خود، به نوعی دچار مساله هستند. تحقیقات نشان می دهند  روشی را که این والدین در برخورد با فرزند خود بکار می برند در ایجاد مسایل بین آن ها تاثیر گذار می باشد.

از اینرو در این مبحث سعی داریم  والدین عزیز را با انواع روش های فرزند پروری و تاثیرات مختلف آن ها بر فرزندان آشنا کنیم و بر آن باوریم که والدین فهیم و دلسوز می توانند با بکار بردن شیوه صحیح فرزندپروری ، فرزندانی شایسته، کارآمد و توانمند به جامعه تحویل دهند که هم برای خود و هم برای دیگران مفید واقع شوند(نویسنده).


از جمله عوامل خانوادگی که طرز رفتار فردی و اجتماعی و سایر خصوصیات رفتاری و شخصیتی هر فرد را تعیین می کند سبک های فرزند پروری والدین می باشد؛ سبک های فرزندپروری روش هایی هستند که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال می کنند و در شکل گیری و رشد آنان در دوران کودکی و خصائص شخصیتی و رفتاری آن ها تاثیر فراوان و عمیقی دارد(1).


به طور کلی می توان به سه سبک سهل گیرانه، سبک مستبد انه و سبک قاطع و اطمینان بخش اشاره کرد که هریک از این سبک ها مشخصات و تبعات مخصوص به خود را دارد که در ادامه به هریک می پردازیم.


در سبک سهل گیرانه والدین نظارت و کنترل کافی بر فرزندان خود نداشته و فرزندان مختارند هر کاری را که دلشان بخواهد انجام دهند. در این گونه خانواده ها که آشفتگی و هرج و مرج ویژگی اصلی آن است، اعضای خانواده برای یکدیگر ارزش چندانی قایل نبوده و مرتب بر سر مسایل کوچک و بزرگ، با یکدیگر در حال تعارض و جنگ و دعوا هستند و هر کسی حرف خودش را می زند. از آن جایی که در این سبک والدین نسبت به فرزند خود بی اعتنا بوده و به حد افراطی مساوات طلب بوده و اجازه می دهند که فرزندشان هر کاری را که تمایل دارند انجام دهند بنابراین اکثر این فرزندان اختلالات رفتاری بیرونی نظیر رفتارهای پرخاشگرانه و ضد اجتماعی را از خود نشان می دهند. هم چنین فرزندان این خانواده ها بیشتر احتمال دارد که دچار سوء مصرف الکل و مواد مخدر شوند. به عبارتی چون والدین هیچ گونه کنترل بیرونی برآن ها ندارند آن ها در محیط اجتماعی خود را رها و آزاد از هر قید و بندی می بینند و از این رو به رفتارهای ضد قانون روی می آورند.


در سبک مستبدانه ، والدین تحریک پذیر، انعطاف ناپذیر، زورگو وخشن و نسبت به نیازهای فرزند خود بی توجه هستند، آن ها لزومی نمی بینند که برای دستوراتی که می دهند دلیل بیاورند و به نظر آن ها اطاعت بی چون و چرای فرزندان از والدین یک فضیلت محسوب می شود. این گروه از والدین کمتر با فرزند خود با گرمی و محبت رفتار می کنند و بر کنترل کامل وی تاکید دارند؛ بعبارتی یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است و وظیفه سایرین را مشخص می کند. فرزندانی که والدین مستبد دارند کمتر به خود متکی هستند و نمی توانند به تنهایی کاری انجام دهند و یا از خود عقیده ای داشته باشند، آن ها بر محیط پیرامون خود کنترل چندانی نداشته، پاداش های ناچیزی از محیط دریافت می کنند و به دلیل اینکه خط و مشی های زندگی آن ها همواره توسط والدین تعیین شده و خودشان هیچ نقشی در تصمیم گیری ها و اعمالشان نداشته اند، افرادی متکی و وابسته به دیگران بار آمده که در سرنوشت خویش خود را دخیل ندانسته و در حل بحران های زندگی احساس ناتوانی کرده و فقط چشم به کمک  دیگران می دوزند.   


در سبک قاطع و اطمینان بخش، والدین هم برای خودمختاری و هم برای نظم و انضباط  فرزند خود ارزش قایلند. یعنی هم به اندازه لازم به فرزندان خود استقلال عمل و اختیارات داده و هم از ایشان به طور مشخص  می خواهند که نظم و انضباط حاکم بر قوانین خانواده را رعایت کنند. این والدین برقراری و حفظ روابط کلامی را تشویق کرده و هنگامی که از اقتدار خود به عنوان والدین استفاده می کنند و فرزند خود را از چیزی یا کاری منع می کنند و یا از وی انتظاری دارند، به طور شفاف و قابل فهم برایش دلیل می آورند. در این گونه خانواده ها فرزند به تدریج به نوعی بلوغ شناختی، عاطفی و اجتماعی نزدیک می شود و چیزی نمی گذرد که برای زندگی خود قبول مسؤلیت می کند(2).


فرزندان این خانواده ها علاوه بر این که خود را افرادی شایسته و قابل احترام می دانند برای افراد دیگرخانواده و جامعه  نیز ارزش و احترام قایل  بوده و اغلب نسبت به خود و دیگران احساس خوبی دارند، و مسؤلیت اعمال خود را بر عهده می گیرند(نویسنده).


 منابع :

1)      مجله مطالعات اجتماعی، دوره 4، شماره2، تابستان 1387

2)      فصلنامه خانواده پژوهی، سال سوم، شماره 12، زمستان1386

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد